سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلام برتر

                          

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را    
که به ما سوا فکندی همه سایه ی هما را    

    دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین
       به علــی شناختم من به خدا قســم خدا را
 

                       بسم الله النور السلام علیک یا امیرالمومنین یا علی بن ابیطالب ادرکنی ابر شادی رو دنیا .... برف شادی می‌باره .... ماه و خورشید می‌رقصن .... میزنه کف ستاره .... میزنه کف ستاره .... روی شهر مکه ... خورشید میزه پر .... تا اینکه ببینه .... ناز روی حیدر .... ناز روی حیدر سیزده رجب، سالروز طلوع شمس ولایت از کعبه هدایت و میلاد خجسته مولای متقیان حضرت علی بن ابیطالب علیه‌السلام بر شیعیان مبارک باد. امیر عشق همیشه امیر می‌آید قرار است در مقدم سیزده رجب از گیسوان باران خورده دریا تا صحن مه‌آلود نگاههای عاشق رنگین کمانی پل ببندد که واقعه‌‌ای زلال در کشاکش حادثه است. واقعه‌ای که دروغ نیست، واقعه‌ای که نور است، نور علی نور. سیزده رجب با کشف نجیب هستی اتفاق می‌افتد و زمینیان بر اهالی آسمان فخر می‌فروشند، تمامی ملائک پا به پای کبوتران چاهی به کعبه دخیل می‌بندند که فاطمه بنت اسد، حامل نور است، نور علی نور. قرار است مردی در کعبه به دنیا لبخند بزند یا برای دنیا بگرید که پنجره‌ها به احترام او باز می‌شوند، گلها با اجازه او شکوفا می‌شوند، دلها به بهانه او بهاری می‌شوند و کعبه به حرمت او قبله می‌شود. مگر نه اینست که رسول آفتاب در مقابلش می‌فرماید: ( آن هنگام که علی به دنیا آمد حبیبم جبرئیل نازل شد و به من گفت: .... علی اعلی سلامت می‌رساند و تو را به ولادت برادرت علی تبریک و تهنیت می‌گوید. ) و اگر علی نبود مجموعه عشق چیزی کم داشت و رسول بدون علی به هما موسی بدون هارون می‌ماند. کسی چه می‌داند اگر آن اتفاق عظیم در کعبه نور نمی‌افتاد پایه‌های آسمان در زمین لرزان می‌شد. معجزه خلقت ابتر می‌ماند و بزرگواری حادثه‌ای عظیم می‌نمود، کسی چه می‌داند که اگر علی نمی‌آمد، که جهان برهوت عاطفه می‌شد و هیچ ذوالفقاری به احترام رسول عشق نمی‌چرخید، هیچ آینه‌ای زلالی منتشر نمی‌کرد، هیچ چشمه‌ای به دریا نمی‌رسید، هیچ شبی صبح نمی‌شد و در آسمان بالا دست ظلمت یک حادثه همیشگی می‌ماند. حالا که آن واقعه مبارک اتفاق افتاده است و نام علی زینت بخش عرش و فرش گردیده به بزرگی‌اش اعتراف می‌کنیم که بعد از آمدنش ( بزرگواری ) مفهومی ابدی یافته است. علی همیشه بزرگ است در تمامی فصول امیر عشق همیشه امیر می‌آید.

 یا علی ............. التماس دعا


بسم رب المهدی

 

السلام علیک یا اباصالح المهدی ادرکنی

 

 

 

گفتند یار رفته سفر رفته باز میرسد

بیش از هزار سال گذشت و خبر نشد

یعقوب‌وار این پدر پیر روزگار

چشمش به راه ماند و خبر از پسر نشد

 

 

دلم تنگ است برای تو

برای تو که از من دوری و به من نزدیک

صدایت را نمیشنوم

نگاهت را نمیبینم

اما احساس میکنم بودنت را

گرمی دستان مهربانت را که بر سرم میکشی و در ناآرامیهای زندگی آرامم میکنی

و همین بهانه زنده بودن من است

فاصله‌های مجازی مرا از تو دور ساخته و کشتی بادبانی دلم را در میان امواج پرطلاتم اقیانوسهای خیال به دست باد سپرده

ولی تو چنان به من نزدیکی که خویشتن را با تو یکی میبینم

و با وجود اینکه همیشه رود مهربانیت به دریای مواج دلم روانه است

باز دلم برای تو تنگ است

مهدی جان

باز دلم برای از تو نوشتن تنگ است

باز دلم برای از تو سرودن گرفته است

دلم برای دیر آمدنت شور میزند

مولایم

بریده باد زبانم اگر که از تو نگوید

مسافر آفتاب

تا ابرها پنهانترت نکرده‌اند

تا سرما خوابت نکرده است

این اسماعیل دلم قربانی تو باد

آقایم

چه بر سرم آمده که این چنین دلم از غروب میهراسد

ای بهار سبز زندگیم

اشک چکیده شده بر روی گونه‌هایم

آرمان مجسم عدالتخواهان

انتظار سبز دورانها

چلچراغ روشن شبستان تاریخ

مرد برگزیده اعصار

روشنگر زمین و زمان

ذخیره جاودان الهی

نوید بخش صبح سفید در شب سخت انتظار

آمدنت را دل دل میزنم بر ایوان زخم و حادثه

در هجوم طوفانهای سنگین تلخ فراق

در زیر تازیانه‌های سرد و سخت کنایه و نیش زبانهای تبر به دستان

اما باز دلم برای تو تنگ است

و هر عشقی که میبینم به جز تو بی رنگ است

مهدی جان

مینویسم از سفر غیبت تو سخت پریشانم بعد نقطه سر خط تا ابد ریز و درشت

مشق شب خواهیم داشت

انتظار

انتظار

انتظار

انتظار


                    شکوفه نرگس : میلاد مادر ت مبارک باد

آمد ... و
واژگان نور میان کلام جهانیان جان گرفت
و آسمان عشق در میان دوستان ایمان، باران
آمد ... و هرم حضور آفتابی اش
سلام و صلوات را مهمان چشمان عاشقان  کرد و
حضور و رایحه سبز ایمان را تکرار.

سالروز ولادت ام ابیها مادر امامت، همسر ولایت و دخت نبوت را بر تمامی دوستداران حضرتش مبارک باد.

 

عالم صدف است و فاطمه گوهر اوست
گیتی عرض است و فاطمه جوهر اوست
در قدر و شرافتش همین بس که زخلق
احمد پدر است و مرتضی شوهر اوست
فواد کرمانی

حروف عشق را معناست زهرا
جهان را منشأ میناست زهرا
نمی گیرد خزان باغ علی
که رود سبز اعطیناست زهرا
ایوب پرندآور
 
ز سرا پرده عصمت گهری پیدا شد
که جهان روشن از آن گوهر بی همتا شد
خرما طرفه نسیمی که زانفاس خوشش
دامن خاک طرب خیز و طرب افزا شد
آفتابی ز شبستان رسالت بدمید
که چو خورشید جهان گیر و جهان آرا شد
در رحمت بگشودند و سراپای وجود
روشن از نور رخ فاطمه زهرا شد
گلشن عفت از او رونق و آرایش یافت
پایه عصمت از او محکم و پا برجا شد
مژده کاندر شب میلاد بتول عذرا
بر رخ خلق، در لطف و عنایت وا شد
قاسم رسا