سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلام برتر

مولایم تو غریبی و دین از تو غریب تر. و چه سخت است تحمل این همه غربت برای کسی که تصمیم گرفته منتظر تو باشد.
چه سخت است تحمل دنیایی که بی دینی را می پسندد و دیندار را محکوم به غربت می کند. آری مؤمن در دنیا غریب است. و در این روزها مؤمنان همان عد? قلیلی را مانند که همراه موسی داخل کشتی نجات شدند. با این تفاوت که این روزها طوفان و موجهای مهیب و مهلک دنیا به سوی همین عد? قلیل می شتابد.
ای دنیا! چه بگویم از تو که به اهلت هم وفا نمی کنی. اما چقدر کمند آنهایی که از تشنگی می میرند ولی سراب تو را نمی پسندند.
حق داری اگر اینگونه با ابهت و قدرت با مؤمنانی که به دنبال آخرتند می جنگی، چون خود ما انسانها به تو بها داده ایم. مخصوصا این روزها ارزش و بهایت بالا گرفته. حق داری اگر با عده ای قلیل بجنگی که اکثریت یار توأند. حتی خیلی از آنهایی که لاف آخرت را می زنند با تو پیمان اخوت بسته اند. خیلی هایشان عهد بسته اند که هر جا حرف از سود و زیان تو شد، حتی به بهای فروختن آخرت، حتی به بهای نادیده گرفتن بهشت و آتش جهنم، از تو جانبداری کنند.
اما ای دنیا، از این همه توجه به خود مغرور نشو، که محبوبیتت چندان پایدار نیست. دیری نمی پاید که تو و اهلت نابود می شوید و آن قلیل مردمانی که تو بنای ناسازگاری را با آنها گذاشتی وارثان زمین می شوند. آنگاه دیگر حسرت سودی ندارد.

 

«دینداری در آخرالزمان مانند گرفتن پاره های آتش در دست است» (حضرت محمد(ص))


چندگاهیست وقتی می گویم :
اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن
با آمدن نام دلربایت دلم نمی لرزد

چندگاهیست وقتی می گویم :
صلواتک علیه و علی آبائه
به یاد مصیبتهای اهل بیتت اشک ماتم نمی ریزم

چندگاهیست وقتی می گویم :
فی هذه الساعة
دگر به این نمی اندیشم که در این ساعت کجا منزل گرفته ای

چندگاهیست وقتی می گویم :
و فی کل الساعة
 دلم نمی سوزد که همه ساعاتم از آن تو نیست

چندگاهیست وقتی می گویم :
ولیا و حافظا
احساس نمی کنم که سرپرستم، امامم کنار من ایستاده و قطره های

 اشکم را به نظاره نشسته است

چندگاهیست وقتی می گویم :
و قائدا و ناصرا
به یاد پیروزی لشکرت، در میان گریه لبخند بر لبم نقش نمی زند

چندگاهیست وقتی می گویم
و دلیلا و عینا
یقین ندارم که تو راهنما و نگهبان منی

چندگاهیست وقتی می گویم :
حتی تسکنه أرضک طوعا
یقین ندارم که روز حکومت تو بر زمین،
من هم شاهد مدینه فاضله ات باشم

چندگاهیست وقتی می گویم :
و تمتعه فیها طویلا
به حال آنانی که در زمان دراز حکومت

شیرین تو طعم عدالت را می چشند غبطه نمی خورم

اما چندگاهیست دعای فرج را چند بار میخوانم
تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد
هم اشکم بریزد

هم در جست و جویت باشم،
هم سرپرستم باشی،
هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم وهم احساس کنم خدا در نزدیکی من است